مادر

ساخت وبلاگ

تو یه جمع صحبتی پیش میاد،حرفی میزنی و بعد باخودت میگی از الان به بعد باید منتظر برخورد خشن باشم، با اینکه بزرگ شدی چرا؟ چون هنوز مجردیو توخونه ای ،اگه نبودی اینطور نبود، خب اگه این حرف خوب نیست،پس چرا از طرف فلان شخص انجام شد اون انجام داد من باید بابت اینکه ازش گله مندم و حرفمو به زبون اوردم توبیخ بشم؟ یاد برنامه زندگی پس از زندگی افتادم، مردی بود که گفت قبلا ادم دعوایی بودم، یبار توی اتوبوس یه پسری با من چشم تو چشم شد باهاش دعوا کردم ، بیخودبعد از مردنم بهم نشون دادن این جریانو ،بعد ازون جریان  یبار دیگه توی اتوبوس بودم و چشمم به یه پسر افتاده و کاری نکردمو در کل کاری به کار کسی نداشتم، اما بهم نشون دادن اونموقع اون پسر وقتی منو دیده از من ترسیده و منتظر بوده برم سمتش برای دعوا و اینو برای من ثبت کردن، یعنی ببین چقدر بده ادم دعوایی باشه طوری که دیگرون بادیدنش بترسن و براش ثبت میشه ،چون سبک زندگیش سبب خوف برای دیگرون شده، اونوقت فکر کن وقتایی که برامون در رنچ میگذره و خداخدا میکنیم اون شخص فراموش بکنه یا براش مسیله طوری نباشه که بخاطرش دعوامون بکنه، کاش بالاخره استپ میشد همچین روندی ...

اصلا من نوعی حساب میکنم کم و بیش از عمرم استفاده بکنم باقیش پوچ، خب برای من زندگی نقطه پایانش زودتر برسه، من که راضیم،بجاش برخی اینقدر کار دارن ۲۴ساعت روز براشون کم میاد اضافش برسه بهشون بهره ببرن و تمام.

+ نوشته شده در جمعه نهم اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت 3:30 توسط صبا  | 

برای دلم...
ما را در سایت برای دلم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barayedelammo بازدید : 137 تاريخ : يکشنبه 25 ارديبهشت 1401 ساعت: 15:46