بی آبرو

ساخت وبلاگ

یه خانواده ای رو میشناسم مَرده ،خواستگارا خواهر زنشو بهم میزد چندبار این کارو کرد ، بهشون اسیب زد، درکنارش زن و بچه خودشم اذیت کرد، نهایتم زنشو طلاق دادو بعد از جریاناتی ازدواج کردو برای خودش زندگی جدیدی تشکیل داد،بچه هام بامادره ،مادرم جلوی ازدواج بچه ها رو گرفت، برای جلوگیری از اعتراضشونم حرف بارشون میکرد ، جالب اینجا از طرفی حرف خواستگار میشد درپی این بود که یا به اسم قومیت اون شخصو ویژگی مشهور اون قومیت نه میگفت و بعد از مدتها میگفت همچین کاری کرده یا بابداخلاقی رفتار تند طرفو رد میکرد، بچه هاشم دیدن قضیه اینطوره ،بعدچندسال قید ازدواجو زدن، منتهی بابت یه لبخند که ناخواسته زدن هم از مادره تهمت خوردن ، جالبتر اینکه بهشون میگفت شما خوب نیستینو به پدرتون رفتین،یا رفتین فلان جا از فلان افراد چی یادگرفتین، من باید مثل فلانی ولتون کنم برم، خب بهتر حداقل اینطور نیست که هم خرجیشونو بخوری،هم اذیتشون کنی،هم جلو ازدواجشونو بگیری ،هم بابت یه مسیله ساده دعوا و ابروریزی راه بیندازی، اون بچه حرفی بزنه کاری بکنه، به پدرش رفته،مادره که به خورشو خاندانش مینازه ، به کی رفته، ادعا طبق طبق، حداقل بره نباشه اسوده تر زندگی کنن.

+ نوشته شده در پنجشنبه دوم دی ۱۴۰۰ ساعت 12:19 توسط صبا  | 

برای دلم...
ما را در سایت برای دلم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barayedelammo بازدید : 179 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 10:13